فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کلمه | معنا |
1 | َیتَّقِ(یَتَّقی) | تقوا داشته باشد |
2 | یَجعَلُ | قرار می دهد |
3 | مَخرَج | راه نجات، محل خروج |
4 | حَیث | جا، هرکجا |
5 | یَحتَسِب | گمان می کند |
6 | یَتَوَکَّلُ | توکّل می کند |
7 | حَسبُ | کافی است |
8 | قَدر | اندازه |
فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کلمه | معنا |
1 | یَد | دست، جمع: اَیدی |
2 | مَوت | مرگ |
3 | یَبلو | می آزماید |
4 | اَیّ | کدام، کدام یک |
5 | کُنّا نَسمَع | گوش شنوا داشتیم، می شنیدیم |
6 | اَو | یا |
7 | نعقِلُ | اندیشه و درک می کنیم |
8 | سَعیر | دوزخ، آتش فروزان |
فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کلمه | معنا |
1 | اَنذِر | هشدار ده |
2 | یَأتی | می آید |
3 | ُؤَخِّر | به تأخیر می اندازد، مهلت می دهد به |
4 | دَخَلَ | داخل شد به، وارد شد به |
5 | التَزِد | نیفزای، زیاد نکن |
6 | تَبار | هالکت، نابودی |
فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کمه | معنا |
1 | قُم | برخیز، به پا خیز |
2 | قَلیل | اندک، کم |
3 | نِصف | نصف، نیم |
4 | رَتِّل | آرام و با دقت بخوان |
5 | ثَقیل | سنگین، گران بار، با ارزش |
6 | سَبح | کار و تلاش |
7 | طَویل | طولانی، بسیار |
8 | اُذکُر | یاد کن |
9 | اِتَّخِذ | بگیر، قرار بده |
فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کلمه | معنا |
1 | یَنظُرونَ | می بینند، دقت می کنند |
2 | اِبِل | شتر |
3 | کَیفَ | چگونه |
4 | خُلِقَت | خلق شد |
5 | رُفِعَت | برافراشته شد |
6 | نُصِبَت | برپا شد |
7 | سُطِحَت | گشترده شد، هموار شد |
فعالیّت اول
جدول زیر را با استفاده از کلمات داده شده، کامل و سعی کنید معنای کلمات را به خاطر بسپارید.
ردیف | کلمه | معنا |
1 | عَمَّ (عَن + ما) | از چه |
2 | کَلّا | هرگز چنین نیست |
3 | ثُمَّ | سپس، باز هم |
4 | لَم نَجعَل | قرار ندادیم |
5 | مِهاد | محل آرامش و استراحت |
6 | اَزواج | گونه ها و شکل ها)ی مختلف(، جمع زَوج |
7 | سُبات | آسایش و آرامش |
8 | مَعاش | کسب و کار، زندگی |
Travel
معنی صفحه 30 (Conversation)
* Listen to the conversation between a tourist and a receptionist.
Receptionist: Welcome to our hotel sir, how can I help you?
پذیرنده هتل: به هتل ما خوش آمدید آقا. چطور می توانم به شما کمک کنم؟
Tourist: My name is Paul Kress.I’m from Germany. I have a reservation here.
جهانگرد: نام من پائول کرس هست. من اهل آلمان هستم. من اینجا یک(اتاق) رزرو دارم.
Receptionist: I see! Are you staying here for two nights?
پذیرنده هتل: متوجه شدم! آیا شما به مدت 2 شب اینجا می مانید؟
Tourist: Yes, my wife and I are visiting Tehran for three days.
جهانگرد: بله، همسرم و من تهران را به مدت 3 روز دیدن خواهیم کرد.
Receptionist: Where is she now? I need to check her passport.
پذیرنده هتل: او هم اکنون کجاست؟ من نیاز دارم تا گذرنامه ی او را بررسی کنم.
Tourist: She’s standing over there, by the gift shop. Here is her passport.
جهانگرد: او آن جا در کنار مغازه ی کادوفروشی ایستاده است. این هم گذرنامه اش هست.
Receptionist: Thank you. This is your key. It’s room 213. Hope you enjoy your stay in Tehran.
پذیرنده هتل: ممنونم از شما. این هم کلید شماست. اتاق 213. امیدوارم از حضورتان در تهران لذت ببرید.
پاسخ صفحه 42 (Talking about Personality)
a) You can talk about people’s personalities.
1. My teacher is Patient .
2. Your father is kind .
3. They clever .
b) You can ask about personality.
1. What’s Your brother like ?
2. What are Your family members like ?
پاسخ صفحه 42 (Talking about Travel)
a) You can ask about travel.
1. Are you traveling to Ramsae ?
2. Is Sina going to Yazd ?
b) You can ask about travel.
1.Who is traveling to ramsar ?
2.Where is Zahra going ?
3. How is she traveling ?
4. What is she asking about ?
Travel
(conversation) معنی صفحه 50
* Listen to the conversation between two friends.
Elham: I just love New Year holidays!
الهام: من هیچ چیز رو بیشتر از تعطیلات سال نو دوست دارم
Nasrin: Oh, yes, me too. It’s really great.
نسرین: اوه، بله، منم همینطور. این خیلی عالی است
Elham: We normally visit our relatives in Norooz. It’s fun!
الهام: به طور معمول ما در عید نوروز به دیدار خویشاوندان مان می رویم. خوش می گذرد
Nasrin: Do you get New Year gifts too?
نسرین: آیا شما هدیه عید نوروز هم می گیرید؟
Elham: Sure! We usually get money. I really like it.
الهام: البته، ما معمولا پول می گیریم. من .اقعا آن را دوست دارم
Nasrin: Well…, We always go to my grandparents’ houses.
نسرین: خب، … ما همیشه به خانه مادربزرگهایمان می رویم
Elham: That’s nice! Does your grandmother cook the New Year meal?
الهام: خوبه! آیا مادربزرگ تو غذای سال نو را می پزد؟
Nasrin: Actually, she doesn’t. My mother makes it.
نسرین: درواقع نه. مادرم آن را درست می کند
services
(conversation) معنی متن صفحه 64
* Listen to the conversation between Pedram and a tourist.
Tourist: Excuse me sir! Can you help me please?
توریست: ببخشید آقا آیا تو می توانی به من کمک کنی؟
Pedram: What can I do for you?
پدرام: من چکاری می توانم برای شما انجام دهم؟
Tourist: I want a postcard, an envelope and a stamp.
توریست: من یک کارت پستال، یک پاکت نامه و یک تمبر می خواهم.
Pedram: Umm…, you can get them from a post office.
پدرام: آممم شما می توانید آنها را از دفتر پست بخرید.
Tourist: Where is the post office?
توریست: دفتر پست کجاست؟
Pedram: Actually it’s near here. It’s just round the corner.
پدرام: درواقع نزدیک اینجاست. درست حوالی پیچ خیابان است.
Tourist: Good! Thank you. What time does it open?
توریست: خوبه، متشکرم، چه ساعتی باز است؟
Pedram: It opens at 8.
پدرام: ساعت 8 باز می شود.
Tourist: Thanks a lot!
توریست: بسیار متشکرم.