بندهای بخش میانی (بدنه)
فعالیت های نگارشی صفحه 62
سخن گفتن در برابر جمع ، برای خیلی ها با هیجان و هراس، همراه است. ریشه این هیجان و هراس، در دوران کودکی این افراد، نهفته است. این هیجان و هراس، با آنها به دنیا نیامده است. این گونه، یادگرفته اند یا از دیگران به آنها منتقل شده است. روان شناسان می گویند: «بیشتر مشکلات در بزرگسالی، به دوران کودکی برمی گردد». اگر این سخن روان شناسان درست باشد، پس هیجان و هراس، از سخن گفتن در برابر جمع هم، به تربیت و آموزش دوران کودکی ما برمی گردد. |
جملۀ موضوع :
سخن گفتن دربرابرجمع برای خیلی هاباهیجان وهراس همراه است
جمله های کامل کننده :
سایر جملات جملات کامل کننده می باشند
فعالیت های نگارشی صفحه 63
دربارۀ یکی از موضوع های زیر ، یک بند (با رعایت ساختمان بند) ، بنویسید:
کفش ، ناخن ، درد دندان
موضوع : کفش |
مقدمه :
از نظر من ، سخت ترین کار پس از کار کردن در معدن میتواند کاری باشد که کفش ها انجام میدهند . بدنه :
هر زمان و در هر مکان که بخواهیم ، آماده به خدمت هستند تا وزن ما و گاهی وسایل سنگین تری کع بر دست میگیریم را تحمل کنند ، ساعت ها بر دل آسفالت میرقصند و هیچگاه صدای کوچک ترین آخ هم از آن ها به گوش نمیخورد . حتی زمانی که گردنش را گرفته و با بند هایش محکم خفه اش میکنم ، بر روی سوسک کنار خیابان لگد میکنیم ، با آن آشغال ها را کنار میزنیم ، در دل گل و آب فرو میرویم ، باز هم چیزی نمیگوید و پا به پای ما حرکت میکند . اما اگر نبود چه ؟ زندگی بسیار سخت و طاقت فرسا میشد ، مثلا پا هایمان با آسفالت خراشیده و با گل رنگی میشد ، یا شیشه ها و چوب ها درون پایم فرو میرفت . نتیجه :
چیزهایی کوچکی هستند که شاید تا به حال شکرگذارشان نبوده ایم ، اما بدون آن ها زندگیمان مخطل میشود . |
موضوع : ناخن |
مقدمه:
ناخن یکی از اعضای بدن انسان است که روی انگشت های دست و پا شکل می گیرد که تغذیه ی عمده ی آن از بدن از طریق ویتامین و کلسیم می باشد.
بدنه :
همان طور که در مقدمه انشا گفته شد ناخن یکی از اعضای بدن انسان است که روی انگشت قرار می گیرد و انگشتان توسط ناخن اجسام و وسیله ها را می توانند جابه جا کنند و از آنجایی که در سلول به سلول بدن ما تدبیر و تفکر شده، ناخن نیز عضوی است که در صورت نبودن آن کار و استفاده از انگشت سخت و یا غیرممکن می شود. اما همواره باید از ناخن های خود مراقب کنیم و نظافت لازم را انجام دهیم. زیرا انگشت و ناخن اعضایی هستند که مستقیما با دهان ارتباط دارند و هنگام خوردن غذا همه ی میکروب های روی دست و زیر ناخن ها همراه غذا وارد بدن ما می شود . بسیاری از بیماری ها از طریق ناخن وارد بدن می شود. بنابراین نظافت لازم باید انجام شود و هفتگی ناخن ها گرفته شود و قبل از خوردن غذا نیز خوب دست ها شسته شود. ناخن علاوه بر این کاربرد موجب زیبایی انگشتان دست می شود و این امر نشان دهنده دقت بسیار ریزبین پروردگار می باشد. بنابراین برای داشتن ناخنی بهتر و زیباتر باید علاوه بر نظافت از شیر و لبینات استفاده کنیم.
نتیجه گیری:
ناخن وسیله ای برای راحت تر انجام دادن کارها است و حتما باید نظافت و پاکیزگی آن را رعایت کرد زیرا ناخن کثیف یکی از رایج ترین و آشکارترین ناقل ویروس ها و میکروب ها در بدن و ایجاد مریضی می باشد. |
موضوع : درد دندان |
مقدمه :
د مثل دندان درد وقتی درد به سراغ دندان های ما می آید آن موقع متوجه شده، مسواک زدن و تمیز کردن آنها را شروع می کنیم .
دندان یک عضوی از بدن ماست، که بسیار صبر دارد صبح تا شب از آن کار می کشیم، اذیتش می کنیم هرچه پیدا می کنیم با آن خُرد می کنیم و بعد هیچ تشکر و تقدیری از آن نمی کنیم. اذیت کردن مکرر ما باعث می شود صبر دندان تمام شود، و دیگر کار از کار بگذرد و نوبت دندان شود، تا با درد خودش شما رو اذیت کند
پس بدانیم دندان هم نسبت به کارهایی که برای ما انجام می دهد انتظاراتی دارد ، مثلا بعد از خوردن شکلات و غذا آن را مرتب مسواک بزنیم و تمیزش کنیم، با این کار نه شما دندان را اذیت کردید نه دندان شما رو اذیت می کند. نتیجه گیری :
وظیفه دندان، خُرد کردن و جویدن غذاهاست تا راحت بتوانیم غذا بخوریم، در عوض وظیفه ما هم مسواک زدن و تمیز کردن دندان هاست. |
درست نویسی صفحه 65
جمله های زیر را ویرایش کنید:
مادرم خانه را تر تمیز کرد و فرش ها را انداخت و وسایل را چید.
مادرم خانه را تر تمیز کرد. فرش ها را انداخت و وسایل را چید.
بازیکن در نوک حمله پابه پای توپ دوید و بازیکن های تیم حریف را جا گذاشت زد و به دروازه نزدیک شد و گل زد.
بازیکن در نوک حمله پا به پای توپ دوید. بازیکن های تیم حریف را جا گذاشت به دروازه نزدیک شد و گل زد.
حکایت نگاری صفحه 66
حکایت زیر را به نثرساده امروزی، بازنویسی کنید.
حکایت |
شخصی خانه به کرایه گرفته بود. چوب های سقف بسیار صدا می داد. به خداوندِ خانه از بهر مرمّت آن سخن بگشاد. پاسخ داد: چوب های سقف، ذکر خدا می کنند. گفت: «نیک است؛ امّا می ترسم این ذکر، به سجد بینجامد». |
بازنویسی حکایت |
در یکی از روزها شخصی خانه ی کوچک و قدیمی را کرایه کرده بود تا در آنجا ساکن شود. چوب های کهنه و پوسیده ی سقف بسیار صدا می دادند و باعث آزردگی و عصبانیت شخص شده بود .آن شخص فردای آن روز نزد صاحب خانه رفت و به او گفت: چوب های سقف خانه ات کهنه شده است و صدا می دهند و من در آن ارامش ندارم. صاحب خانه گفت: آن چوب ها مشغول راز و نیاز با خداوند متعال هستند. شخص گفت: « درست است اما من میترسم که در هنگام شب ذکر این چوب های خانه به سجده برسد و آنجاست که سقف بر روی سر من فرود می آید. » |