گام به گام نگارش سال هفتم درس چهارم

‎‎پنجشنبه, ۲۸ اسفند ‎۱۳۹۹

گام به گام نگارش سال هفتم درس چهارم

 کوچک تر کردن موضوع 



 

 فعالیت های نگارشی صفحه 51 

 
نوشته زیر را بخوانید و پس از بررسی دقیق، موضوع نوشته و موضوع های کوچکتر هر بند را مشخّص کنید.
موضوع : جشن نوروز باستانی
نوروز؛ یعنی روز نو، روزگار نو. شاید به همین خاطر است که با آمدن نوروز، همه چیز نو می شود. معنی نوروز
درختان از نو، شکوفه و برگ می‌کنند و از نو میوه میدهند. چشمه های زیادی از کوه، سرازیر میشوند که همه زلال و تازه هستند. حیوانات زیادی که در تمام زمستان در خواب بوده اند، بیدار می شوند و زندگی دوباره و نو پیدا می کنند. زنده شدن طبیعت
در نوروز، همه سعی می‌کنند، نو و تازه تر به نظر بیایند. خانه نو، لباس نو، پول نو، برگ و شکوفه نو، زندگی نو و … نو شدن ظاهر و پوشش
مامان، با ذوق و سلیقه اش، فضای خانه را دگرگون می‌کند و همه چیز را برق می اندازد. نظافت و خانه تکانی
بابا هم دست به نوآوری می زند، چیزهای نو می خرد، خاک باغچه را عوض می‌کند و یکی دوتا نهال یا گل رز هم می‌کارد. خرید
بچه ها لباس های نو می پوشند؛ از بزرگترها عیدی و کتاب های نو می گیرند و در مسافرت عید، جاهای نو و تازه را می بینند. عید و عیدی
راستی کسی را می شناسید که با آمدن نوروز و نو شدن طبیعت، نگاهش را نو کند؟ یعنی به چیزهای اطرافش جور دیگری نگاه کند. سهراب سپهری در یکی از شعرهایش می گوید: «چشم ها را باید شست/ جور دیگر باید دید!» شستن چشم ها چیزی است شبیه خانه تکانی عید، یا عوض کردن لباس های کهنه و فرسوده. نو شدن نگاه و اندیشه

یکی از موضوع های کلّی زیر را انتخاب کنید. آن را به ریز موضوع هایی تقسیم کنید
 
و دربارة یکی از این ریز موضوع ها، متنی بنویسید.
 محلّ زندگی ما  ،  ایران  ،  آسمانِ شب 

 

محلّ زندگی ما

 

محل زندگی هر فرد نشانه هر فرد است شاید بعضی از افراد به خاطر کار و یا مشکلات دیگر دست به تغییر

محل زندگب خود داده اند .
 

محل زندگب ما جایی با صفا,صمیمیت و مردمانی خونگرم و مهمان نواز دارد .
 

خانه هایی نزدیک به هم درخانی بلند مسجد هایی که در آن صدای زیبای اذان به گوش می رسد … خانواده

ای مهربان و هم دل که در همه ی لحظات زندگی همراه و هم یار ما هستند.
 

در محل زندگی ما همه نوع همسایه وجود دارد. همسایه دلسوز، همسایه بی تفاوت، همسایه بداخلاق و

همسایه خوش اخلاق! با این حال در بیشتر مراسم ها به هم لبخند میزنند و همسایه داری می کنند! ما در

محل زندگیمان مراسم های مذهبی بسیاری داریم.
 

هر نقطه اش برای هر یک از ما دارای ارزش و احترام خاصی است . هر نقطه اش محل زندگب یکی از ماست

که ما در آن بزرگ شدیم . رشد کردیم و بعد از گذراندن همه خوبی ها و بدیهایش می میریم .
 

محل زندگی ما جایی است که باعث می شود ما در رفاه و آسایش و امنیت زندگی کنیم و از زندگی خود لذت

ببریم .

ایران

 

من در ایران زندگی می کنم. ایران کشوری زیبا و بزرگ است. تاریخچه ی کشورم بسیار درخشان و طولانی

است. بسیاری از دانشمندان، هنرمندان، نویسندگان، شاعران و … بزرگی که کشفیات مهمی داشتند ایرانی

هستند. من وطنم را دوست دارم چون در آن به دنیا آمده ام و همان جا بزرگ شده ام. وطنم برای حفاظت و

آزادی مردم شهیدان زیادی داده است. واکنون ایران مانند خورشیدی در خاورمیانه می درخشد و دانشمندان آن

تلاش می کنند تا ایران را به قله های موفقیت برسانند و ما دانش آموزان وظیفه داریم خوب درس بخوانیم تا در

آینده ایرانی سر افراز و سربلند داشته باشیم. ایران یکی از قشنگترین کشورها، با مردمی خوب و مهربان،

جاذبه های طبیعی بی نظیر، دانشمندان کوشا و … است. از جاذبه‎های تاریخی ایران می‎توان به سعدیَه،

حافظیَه، تخت جمشید، عمارت عالی قاپو و … اشاره کرد. حالا می‎خواهم از مردم با ایمان ایران صحبت کنم.

مردمی که هیچ وقت زیر بار زور نمی‎روند و از شهادت هراسی ندارند و این موضوعات را با پیروزی در انقلاب

اسلامی و جنگ با عراق به خوبی نشان دادند. می‎خواستم انشایم را تمام کنم ولی به یاد دانشمندان ایرانی

افتادم. آنهایی که با تمام توان تلاش می‎کنند تا ایران اسلامی پیشرفت زیادی کند.

 

آسمانِ شب

 

چشم هایش رویاى روز را مى بیند وسکوتش حرف از آرزوهایش مى زند، آرزوى یک بار دیدن رخ یار ویک بار

لمس عشق، یک بارگرماى وجود خورشیدش تا دیده مى گشاید باز هم تاریکى مى بیند باز هم حس هاى

خفته وباز هم جهانى تهى از رنگ ونگارهاى عاشقانه گویا دوباره به خواب مانده وازدست داده لحظه هاى

خوش عشق ناب را. . . بغضش گرفته ولى اشکش نمى ریزد. مى نگرد ومى نگرد ومیان سیاهى هاى دنیا

دنبال تکه اى امید مى گردد ولى افسوس که همه در غم اند، یکى درغم مال و یکى درغم جان ویکى درغم یار

دریایش سوداى اورا دارد واو غم خورشید، دریا هم عادت کرده بود به نوازش هاى شبانه ى ماه، ولى دنیا همین

است، ماه هم براى دریا مغرور شده، وپشت ابرهاى به خشم فرورفته مخفى شده, رفته تا عاشقى بهت زده

دراین عالم بسازد رفته تا غمى برغم جهان بیفزاید. افسوس که رسم زمانه همین است این بار ماه هم پشت

ابر مى ماند وخیال بیرون آمدن ندارد ماه فانوس شب است وعروس زیباى آسمان، مثل صاعقه تاریکى مردم را

مى شکافد ومهر اندکش را نثار جهان خسته از هیاهو مى کند، همین که بسیارى غم با او حلق آویز مى شود

این بار ماه فقط نگاه مى کند، نگاهى سرد، نگاهى تاریک، نگاهى سیاه واین بار سیاهى مى گستراند. هر

عاشقى همین است غمش تاریک است و بى صدا.


 

درست نویسی صفجه 54 

 

جمله های زیر را ویرایش کنید:

 

وقتی دو مبصر در یک کلاس باشند به قول معروف نظم کلاس به هم میخورد.

 

وقتی دو مبصر در یک کلاس باشند ،به قول معروف “دو پادشاه در یک اقلیم نگنجد.

 

از بس که آن مجلس طولانی شد به قول معروف همه به خواب رفتند.

 

از بس که آن مجلس طولانی شد به قول معروف “علف زیر پامون سبز شد.


 

 تصویر نویسی صفحه 55 

 
به دو تصویر زیر با دقّت نگاه کنید؛ دربارة تفاوت آنها بیندیشید و هر یک را در نوشته ای جداگانه توصیف کنید.
 
معیار سنجش نوشته های شما تشخیص دوستانتان است. یعنی زمانی که نوشته هایتان را در کلاس م
 
یخوانید، آنها باید تشخیص دهند هر نوشته مربوط به کدام تصویر است. 
 
.
توصیف تصویر تحتانی

 

 تصویر یادشده شهر ساحلی زیبایی را نشان میدهد. زرد شدن درختان پارک این شهر ساحلی نوید رسیدن فصل پاییز را دارد کشاورزان را می بینی

که در اراضی خود مشغول برداشت دسترنج خویش هستند در کنار خیابان درست مقابل زمین خاکی که در اطراف آن با نرده چوبی محصور شده

گاری اسبی حامل بار و کمی جلوتر یک دستگاه خودرو سواری در کنار آن موتور سواری دیده می شود خودنمایی میکند آقای را می بینید که در حال

عبور از خط عابر پیاده است موتور سواری نیز در کنار چراغ راهنما ایستاده است در پیاده رو نیز مردمانی را می بینید که هر کدام به کاری مشغولند و

غایی زنبیل به دست با کلاه شاپو در حال خرید میوه از یک دستفروش میباشد و چند قدم پایین تر کارگری را می بینید که نردبانی بر دوش گرفته و

در حال عبور از پیاده رو می باشد.

 

توصیف تصویر تحتانی : 

 

 در منتها الیه این شهر ساحلی نیلگون چشم نوازی می کنند. در این ساحل ماهیگیران سوار بر قایق در حال ماهیگیری هستند. بعضی ها نیز سوار

بر کشتی و به سیر و سفر یا تجارت و گروهی نیز سرگرمی تفریح هستند. بر روی پلی که دو طرف ساحل را به یکدیگر متصل می‌کند اتومبیل های

درحال تردد می باشد. در دشت حاصلخیز آن کشاورزان با تراکتور درحال شخم زدن زمین کشاورزی می باشد. در اطراف شهر خیابانی را می بینید

که یک طرف آن ساختمان زیبایی با سقفی قرمزرنگ و آن طرف خیابان ساختمان تجاری خودنمایی می‌کند پارک شهر نیز با درختان سرسبز محلی

برای تفریح مردم شده است یک دستگاه اتومبیل آبی رنگ که فاصله کمی با دوچرخه سوار دارد در خیابان دیده میشود در پیاده رو بادکنک فروشی را

می بینید که در حال فروش بادکنک به پسربچه می‌باشند همچنین دو نفر در مقابل دکه روزنامه فروشی در حال مطالعه تیترهای روزنامه می باشد.

 

 

نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Arrow دانلود اپلیکیشن