شیر حق
معنی شعر شیر حق صفحه 90
از علی آموز اخلاص عمل *** شیر حق را دان منزّه از دغل
اخلاص و درستی عمل را از حضرت علی (ع) بیاموز ، حضرت علی (ع) ، شیر خدا را از ناراستی، پاک بدان.
در غزا بر پهلوانی دست یافت *** زود شمشیری برآورد و شتافت
در جنگ بر پهلوانی تسلط یافت و غالب شد. فوری شمشیر را بیرون آورد و برای کشتنش شتافت.
او خدو انداخت بر روی علی *** افتخار هر نبی و هر ولی
آن پهلوان بر صورت آن حضرت ، آب دهان انداخت. شخصیّتی که مایه افتخار پیامبران و اولیاست.
در زمان انداخت شمشیر آن علی *** کرد او اندر غزایش کاهلی
آن حضرت فوری شمشیر را بر زمین انداخت و در جنگ با آن پهلوان سستی کرد. (به جنگ ادامه نداد.)
گشت حیران آن مبارز ، زین عمل *** وز نمودن عفو و رحم بی محل
آن پهلوان از این عمل و از بخشش و رحم نابه هنگام و غیر منتظره حضرت علی(ع) متعجّب شد.
بر من تیغ تیز افراشتی *** از چه افکندی، مرا بگذاشتی؟
آن مبارز گفت: تو بر من شمشیر تیز کشیدی ، پس چرا شمشیر بر زمین انداختی و مرا رها کردی؟
گفت: من تیغ از پی حق می زنم ***بنده حقّم نه مأمور تنم
گفت: من برای رضای خدا شمشیر می زنم ( می جنگم) من بنده خدا هستم و مأمور جسمم نیستم. ( برای هوای خودم شمشیر نمی زنم. )
شیر حقّم، نیستم شیر هوا *** فعل من بر دین من باشد گوا
من شیر خدا هستم و شیر هوا و هوس نیستم. رفتار و عملم بر دین و ایمانم گواهی می دهد.
باد خشم و باد شهوت، باد آز *** برد او را که نبود اهل نماز
خشم و شهوت و طمع مثل باد آن کسی را با خود می برد که اهل نماز نباشد.
چون درآمد در میان، غیر خدا *** تیغ را دیدم نهان کردن سزا
وقتی که در جنگ با تو عمل غیر الهی و غرض نفسانی پیش آمد، نهان کردن و رها کردن شمشیر را شایسته دیدم.