معنی شعر با بهاری که میرسد
روشن و گرم و زندگی پرداز *** آسمان مثل یک تبسم شد
آسمان همانند لبخندی دلنشین و با محبت ٬ روشن شد ( آسمان صاف شد و ابرهای تیره کنار رفت ) و امید به زندگی را در دل ها زنده کرد.
با بهاری که میرسد از راه
پاسخ خودارزیابی صفحه 40 فارسی هفتم
1- منظور شاعر از «آسمان مثل یک تبسّم شد» چیست ؟
همانطور که تبسم و لبخند گرمی را بین انسان ها به وجود می آورد با آمدن بهار آسمان هم گرم و زندگی بخش می شود و گرما و زندگی بخشی خود را مانند لبخندی به همه می بخشد
نگین تخریب
خداوند نگاه مهربانش را به زمین دوخت برای ثانیه های پاییزی ،فرشته ای را با سبد سبد، محبت به زمین فرستاد.ستاره ای از جنس سادگی ،در سال ۱۴۳۱ در شهر کاشمر،شهر شیر در زنجیر،شهید سید حسن مدرس ،در آغوش خانواده ای مومن به دنیا آمد.که نام اورا علیرضا نهادند.
قلب کوچکم را به چه کسی بدهم
خود ارزیابی صفحه 55 فارسی هفتم
1- چرا قلب آدم نباید خالى بماند؟
اگر خالی بماند مثل یک گلدان خالی زشت است و آدم را اذیت می کند.در ضمن قلب جایگاه دوست داشتن و مهر ورزی است.اگر کسی در قلبمان نباشد احساس تنهایی و افسردگی می کنیم.
علم زندگانی
پاسخ خودارزیابی صفحه ۶۱ فارسی هفتم
1- چرا گیتی به چشم کبوتربچه تاریک شد ؟
چون پرواز کرده بود و خسته شده بود و دیگر توان پر زدن نداشت.
2- به نظر شما کبوتربچه ممکن است چه پاسخی به پند مادر داده باشد ؟
به نظر من کبوتربچه از مادرش به خاطر دراختیار گذاشتن این تجربیات تشکر کرده و آنها را پذیرفته و سعی کرده است که به پندهای مادر عمل کند.
زندگی همین لحظه هاست
خودارزیابی صفحه ۶۷
1- چرا می گویند وقت از طلا گرانبهاتر است ؟
چون با صرفِ وقت میتوان به طلا دست پیدا کرد اما وقتِ تلفشده را نمیتوان با طلا خرید.
(میگویند وقت طلاست ولی بدون تردید وقت از طلا گرانبهاتر است؛ زیرا با صرف وقت میتوان طلا به دست آورد ولی دقایق تلف شده
را با طلا نمیتوان خرید)
معنی شعر گل و گل
شبی در محفلی با آه و سوزی *** شنیدستم که پیر پاره دوزی
شبی در یک مجلسی، شنیدم که شخص پیری که شغلش پینه دوزی بود، با آه و گریه گفت.
کلاس ادبیات
پاسخ خودارزیابی صفحه ۹۳ فارسی هفتم
1- معلم برای تشویق نیما چه کرد ؟
معلّم به نیما یک کتاب داد تا مطالعه کند.
2- دکتر حسابی و دکتر کاظمی آشتیانی چه خصوصیات مشترکی داشتند ؟
هم دکتر حسابی و هم دکتر آشتیانی هر دو به شعر و ادبیات، قرائت قرآن و مطالعه علاقه داشتند.
عهد و پیمان
خودارزیابی صفحه 102
1- عهد و پیمان شهید رجایی با شاگردانش چه بود؟
من دیر نمیآیم، شما هم دیر نیاید.
من غیبت نمیکنم، شما هم غیبت نکنید.
من به شما دروغ نمیگویم، شما هم به من دروغ نگویید.
من به هر قولی که به شما بدهم وفا میکنم، شما هم به هر قولی که به من میدهید، وفا کنید.
من خودم را موظّف میدانم که برای خیر و صلاح شما تلاش کنم، شما هم خودتان را موظّف بدانید که به توصیههای من عمل کنید و تکالیف تعیین شده را به انجام برسانید.