گام به گام فارسی نهم درس چهاردهم

‎‎دوشنبه, ۰۶ دی ‎۱۴۰۰

گام به گام فارسی نهم درس چهاردهم

 پیدای پنهان 



 

 خود ارزیابی صفحه 108 

 

1- پاسخ شخص گمراه به مفضّل چه بود؟

 

اگر از شاگردان جعفر بن محد (ع) هستی، باید بدانی که او زیاده از این، سخنان ما را شنیده و با متانت جواب

گفته است، لذا تو هم شایسته با ما سخن بگو.

 

2- این درس را با درس اوّل ( آفرینش همه ...) مقایسه کنید و شباه تهای آنها را بیان کنید.

 

هر دو درس درباره نعمت هایی است که خداوند برای انسان ها آفریده است نعت هایی که ما را به عظمت و

بزرگی خداوند رهنمون می سازد.

 

3 چرا خداوند بزرگ، نعمت تفکّر و اندیشیدن را به انسان ها بخشید؟

 

خداوند نعمت تفکر به ما داده است تا در آفریده های خدا اندیشه کنیم و به حکمت و هدف آفریده ها فکر کنیم.

بیندیشیم که خداوند هر یک را برای چه کاری خلق کرده است. درباره نیروهایی که خداند در وجود انسان خلق

کرده و نعمت هایی مانند یاد آوری، فراموشی و … فکر کنیم و تصور کنیم که اگر این آفریده ها نبودند چه اتفاقی

می افتاد.


گفت و گو کنید صفحه 109

 

1- دربارۀ تأثیر صلۀ رحم و احسان به خویشاوندان ، با یکدیگر گفتوگو کنید.

 

دیدار با خویشاوندان باعث انس و الفت بیشتر می شود، دوستی ها را پابرجا، کینه ها را دور و تخم محبت در

دل ها می کارد.

 

2- دربارۀ آیات 3 و 4 سورة «الرّحمان» (خداوند انسان را آفرید [و] به او نطق و بیان آموخت) ، بحث کنید و نتیجه را به کلاس گزارش دهید.

 

خداوند در سوره مبارکه الرحمن فرموده است که انسان را بر اساس حکمت و دلیل آفریده است. در وجود آدمی

دنیایی را خلق کرده است که کتاب بزرگی از آفرینش است. هیچ کدام از آفریده های خدا در بدن آدمی بدون

دلیل خلق نشده اند. خدا حتی ناخن های بدن آدمی را نیز فراموش نکرده است.


 

نوشتن صفحه 109

 

1- ده واژه را که ارزش املایی دارند، از متن درس بیابید و بنویسید.

 

مفضل، تامل، قاتل، صله رحم، تضرع، جراحت، قوه ها، حق تعالی، مصیبت، معصیت.

 

2- جمله های زیر را بخوانید و قید های آن را مشخّص کنید.

 

الف) تو هم، شایسته سخن بگو.

 

ب) من فعلاً کاری ندارم.

 

پ) محمد چرا دیروز غایب بود؟

 

ت) همایون دوباره برنده شد.

 

3- بیت زیر را بخوانید و ارتباط آن را با متن درس، در یک بند بنویسید.

 

جهان چون زلف و خال و خطّ و ابروست

که هر چیزی به جای خویش نیکوست

 

خدای بزگ تمام جهان را خلق کرده است از روی حکمت و جاودانگی اش پس ما انسان ها که شاید از حکمت تک تک افریده های خدا با خبر نیستیم باید بدانیم حداقل که ما نادانی وگرنه خدا بر هر چیز داناست… .


 

 شعرخوانی صفحه 109 

 

دلی دیرم خریدار محبت

کز او گرم است بازار محبت

 

دلی دارم که خریدار محبت است و بازار محبت به خاطر او رونق دارد.

 

لباسی دوختم بر قامت دل 

ز پود محنت و تار محبت

 

لباسی برای دل دوختم که پودش از رنج و تار آن از محبت است. (دل من ترکیبی از رنج و محبت است)

 

بود درد مو و درمانم از دوست

بود وصل مو و هجرانم از دوست

 

درد و درمان من، وصل و هجران من، همه بخاطر وجود یار است

 

اگر قصابم از تن وا کره پوست 

جدا هرگز نگردد جانم از دوست

 

اگر قصاب پوست تن من را جدا کند، باز هم جانم از جان یار جدا نمی‌شود.

 

به قبرستان گذر کردم کم و بیش

بدیدم قبر دولتمند و درویش

 

گاهی از قبرستان رد شده‌ام و قبر ثروتمند و فقیر را دیده‌ام.

 

نه درویش بی‌کفن در خاک رفته

نه دولتمند برده یک کفن بیش

 

نه فقیری بدون کفن خاک شده است و نه ثروتمندی توانسته است بیش از یک کفن با خودش ببرد.

 

دلا، غافل ز سبحانی چه حاصل

مطیع نفس شیطانی چه حاصل

 

ای دل غافل بودن از خداوند چه فایده دارد‌؟ از نفس خود و شیطان اطاعت می‌کنی، چه فایده دارد.

 

بود قدر تو افزون از ملایک

تو قدر خود نمی‌دانی چه حاصل

 

ارزش تو از فرشتگان بیشتر است اما افسوس که تو قدر . ارزش خود را نمی‌دانی.

 

مکن کاری که بر پا، سنگت آیو 

جهان با این فراخی، تنگت آیو

 

کاری را انجام نده که تو را دچار سختی و مشکل کند و دنیا با این گستردگی برای تنگ و کوچک و ناراحت‌کننده باشد.

 

چو فردا نامه خوانان نامه خوانند 

تو وینی نامه خود، ننگت آیو

 

وقتی که فردا و در روز قیامت فرشتگان نامه اعمال تو را خواندند، تو از دیدن کار‌هایت خجالت‌زده می‌شوی.

نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Arrow دانلود اپلیکیشن