گام به گام فارسی نهم درس دهم

‎‎دوشنبه, ۰۶ دی ‎۱۴۰۰

گام به گام فارسی نهم درس دهم

 آرشی دیگر 



 

 خود ارزیابی صفحه 79 

 

1- کدام قسمت از درس، اشاره به شهید ((حسین فهمیده)) دارد ؟

 

کیست این کودک؟!

 

او چه میخواهد از این میدان؟!

 

کودک ما بغض خود را خورد

 

چشم در چشمان دشمن کرد

 

با صدایی صاف و روشن گفت:

 

آی ای دشمن،

 

من حسین کوچک ایران زمین هستم،

 

2- درباره این مصراع شعر(( آن طرف نصف جهان، با تانکهای آتشین در راه)) توضیح دهید ؟

 

منظور این است که ارتش عراق تنها نبود، بلکه نیمی از قدرت های بزرگ دنیا و کشورهای جهان همراه و

پشتیبان او بودند و هر نوع سلاحی به این کشور میدادند از سلاح های شیمیایی و میکروبی گرفته تا تانک ها و

هواپیماهای مجهز. اما در مقابل ایران فقط به نیروهای خودش و امید به خدا متکی بود.

 

3- چه شباهت هایی بین این درس و درس هفتم (هم زیستی با ما مِ میهن) وجود دارد؟

 

هر دو مربوط به ادبیات پایداری و مربوط به وطن دوستی هستند و این که هر کس باید نگاهی دقیق به کشورش

داشته باشد و هم چون رابطۀ مادر و فرزندی رابطه ای عاشقانه و پر احساس داشته باشند و برای همدیگر از

بذل جان و مال و... دریغ نکنند.

 

4- شما اگر در زمان جنگ بودید چه میکردید؟

پاسخ به این سوال دشوار است. شاید در کنار رزمندگان با دشمن میجنگیدم و شاید هم، مانند شهید فهمیده نارنجک به خود میبستم و برای دفاع از سرزمین عزیزم به زیر تانک میرفتم


 گفت و گو صفحه 80 

 

1- درباره شباهت های آرش کمانگیر و حسین فهمیده گفت و گو کنید.

هر دو عزیز، ایرانی و سرافراز بودند، برای بیرون راندن دشمن پلید از خاک سرزمینشان جان خود را از دست

دادند، عاشق سرزمینشان بودند، به ما فهماندند که باید از سرزمین و آرمانهای ملت دفاع کنیم.

 

2- به کمک اعضای گروه، متن درس را به صورت نقّالی، در کلاس اجرا کنید.

تقسیم کار کنید و هر یک کاری را بر عهده بگیرد. تصاویری از صحنه های جنگ تهیه کنید و همزمان با خواندن

شعر به صورت نقالی، تصاویر را نیز نمایش دهید.


 

 نوشتن صفحه 85 

 

1- در مصراع های زیر، واژه های نادرست املایی را بیابید و شکل صحیح آنها را بنویسید.

 

الف) ناگهان تکبیر پر واکرد / در میان آتش و باروت، غوقا کرد.

 

واژه صحیح : غوغا

 

ب) این طرف تنها صلاح جنگ، ایمان بود/ خانه های خاک و خون خورده/ مهد شیران و دلیران بود.

 

واژه صحیح : صلاح

 

پ) دشمن بد عهد بی انصاف/ با حجوم بی امان خود/ مرزها را جا به جا میکرد. حجوم

 

واژه صحیح : هجوم

 

2- هر یک از بیت های زیر به کدام داستان اشاره دارد؟ چکیده آنها را در دو بند بنویسید.(دو مورد انتخاب شود.)

 

الف) چون سگ اصحاب کهف، آن خرس زار شد

 

شد ملازم در پی آن بردبار

 

اشاره و تلمیح به داستان قرآنی اصحاب کهف دارد.

 

اصحاب کهف مسیحی بودند که در زمان حکمرانی امپراتوری روم باستان با نام دقیانوس در شهر افسوس در

ترکیه امروزی زندگی میکردند و همگی جز یکی از آنان که چوپان بود از اشراف و درباریان بودند و دین خود را

مخفی نگه میداشتند. آنها سرانجام از جبر روزگار خسته شده و به گفته قرآن بر اساس الهامی که از خداوند

دریافت کردند، همراه سگ خود به غاری در روستایی به نام رقیم نزدیک مریوان کنونی رفتند. چون به غار

رسیدند خواب ایشان را در ربود پس حدود سیصد سال به خواب رفتند و بعد از سیصد سال چون برخاستند خود

پنداشتند که چند ساعتی بیش نخفته اند. چون به شهر رفتند همه چیز را دگرگون یافتند. سرانجام به غار

بازگشتند و دیگر اثری از آنها یافت نشد و مردم بر فراز غار برای آنها مسجدی ساختند.

 

ب) بزد تیـر بر چشـم اسفندیـار

سیه شد جهان پیش آن نامدار  

 

اشاره به نبرد اسفندیار و رستم دارد.

 

اسفندیار، شاهزاده ایرانی و رستم نیز پهلدوان نامدار ایرانی است. شاه ایران قصد ندارد که اسفندیار را به

جانشینی خود انتخاب کند. از آن سو هم دل خوشی از رستم ندارد، به همین دلیل آتش جنگ بین این دو

پهلوان نامی را روشن میکند. در جنگ تن به تن نه رستم موفق میشود که اسفندیار را از پای درآورد و نه

اسفندیار میتواند علیه رستم کاری کند. تا اینکه رستم نزد سیمر میرود و سیمر میگوید که اسفندیار رویین تن

است، یعنی هیچ تیری یا شمشیری در وی اثر نمیکند. همه جای بدن او ضد ضربه است به جز چشم او. سیمر

میگوید که زرتشت پیامبر ایران باستان، اسفندیار را در چشمۀ زندگی شست و شو داد اما هنگام فرو رفتن در

آب اسفندیار چشمان خود را بست و چشمانش از گزند آسیبها مدون نماند. رستم بر اساس همین ضعف

اسفندیار، در جنگ با او، تیر را به چشم اسفندیار زد و او را شکست داد.

 

3- درک و دریافت خود را از سروده زیر، در دو بند بنویسید.

 

آسمان از شوق، دف میزد

 

شطّ خرّمشهر، کف میزد

 

شهر یکباره به هوش آمد

 

چشم اشک آلوده را واکرد

 

بر فراز گنبدی زیبا

 

پرچم خود را تماشا کرد

 

این سروده با آهنگی استوار به حماسه بیرون راندن دشمن از خرمشهر اشاره دارد و از این اتفاق مهم و

باارزش، آسمان به خاطر شوق و علاقه زیاد دف میزد و با این دف زدن رود خرمشهر با شادی وصف ناشدنی کف

میزد و خرمشهر یکباره به هوش آمد و از اسارت و بندگی رهایی یافت و چشمان پر از اشک خود را باز کرد و با

تلاش سربازان ایرانی که حقیقتاً همچون سربازان امام زمان (عج) هستند پرچم سه رنگ زیبای کشورمان، ایران

عزیز، را بر فراز گنبدی زیبا بر افراشتند و خرمشهر، آن را تماشا میکرد.

 

این سروده بیان دلاوری ها، شجاعت ها، استواری ها و شادی های سرشار همه مردم ایران به ویژه

خرمشهری ها و تمام پدیده های آن را بیان میکند که در جنگی نابرابر حسین فهمیده و حسین فهمیده های

زیادی همچون آرش کمانگیر برای دفاع از ایران و ایرانی به پا خواستند و جانانه و عاشقانه جان های خود را برای

کشورشان فدا کردند تا به پاس این ایثار و فداکاری وجبی از خاک ایران به دست دشمن نیفتد.

نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Arrow دانلود اپلیکیشن