پرتوِ اُمید
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان، غم مخور
همانطور که یوسف گم گشته به کنعان وسرزمین خود باز گشت و کلبه ی اندوه به گلستان تبدیل شد،نگران نباش،غم های تو نیز روزی به پایان میرسد.
ای دل غمدیده،حالت به شود،دل بدمکن
وین سرشوریده بازآیدبه سامان،غم مخور
ای دل غمگین من، غصه نخور،چراکه حال و روزت بهتر میشود واین آشفتگی و پریشان حالی تو ،دوباره آرام و قرار می یابد.
دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران، غم مخور
ای دل غصه نخور،چراکه اگر روزگار به میل ما نیست،گردش روزگار یکسان نیست و روزی از راه می رسد که زندگی به مراد دل ما باشد.
هان،مشو نومید،چون واقف نه ای ازسرِّغیب
باشد اندر پرده بازی های پنهان، غم مخور
مبادا نا امید شوی ،چرا که از رازهای خداوندآگاه نیستی،زیرا اتفاقاتی در زندگی رخ می دهد که ما از آن بی خبر هستیم و خداوند عالَم به آن آگاه است و آن اتفاقات به نفع ما هستند و ما از آن خبرنداریم.
ای دل ، ار سیل فنا بنیاد هستی برکَند
چون تو را نوح است کشتیبان ، زطوفان ، غم مخور
ای دل اگر فنا و نابودی مانند سیلی زندگی تو را ببرد و نابود کند،هرگز غصه نخور،چرا که تو پشتیبانی مانند نوح داری.
دربیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زدقدم
سرزنش ها گر کند خار مغیلان، غم مخور
در بیابان اگر به شوق و اشتیاقِ رسیدن به کعبه قدم بر می داری و راه میروی، اگر خارهای بیابان پای تو را آزار می دهد،غم نخور و ناراحت نباش چراکه برای رسیدن به کعبه باید سختی ها را تحمل کرد.
گرچه منزل بس خطرناک است ومقصدبس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان،غم مخور
اگر چه منزل و هدف نهایی ما بسیار دور است و راه بسیار خطرناک، اما غصه نخور چرا که هیچ راهی نیست که پایانی نداشته باشد.
حافظا ، درکنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بوَد وِردت دعا و درس قرآن، غم مخور
ای حافظ، تا زمانی که در شب های تاریک وخلوت نشینی های خود،دعا و قرآن میخوانی،غم روزگار را نخور و ناراحت نباش.
1- چه چیزی پذیرش سختی ها را برای حافظ، آسان کرده است؟
امید به آینده بهتر، یکسان نبودن احوال روزگار، وجود رهبر آگاه، توکل به خدا، دعا و خواندن قرآن
2- انسان عاقل در برابر حوادث و مشکلات زندگی، چگونه باید رفتار کند؟
هیچ گاه غم نمیخورد و امیدش را از دست نمیدهد و با توکل به خدا و نیایش پروردگارش به همراه تلاش و امید به خدا و خواندن قرآن بر مشکلات پیروز میشود.
3- بیت زیر، با کدام یک از بیتهای درس ارتباط بیشتری دارد؟
غواص اگر اندیشه کند کام نهنگ
هرگز نکند در گران مایه به چنگ
گرچه منزل، بس خطرناک است و مقصد، بس بعید
هیچ راهی نیست، کان را نیست پایان، غم مخور
4- کدام مصراع به یک آیین مذهبی اشاره دارد؟
در بیابان گر به شوق کعبه، خواهی زد قدم (به حج اشاره دارد)
گفت و گو صفحه 56
1- غزلی دیگر از دیوان حافظ انتخاب کنید و دربارۀ پیام های آن در کلاس، گفت و گو کنید.
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد
چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد
این تطاول که کشید از غم هجران بلبل
تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد
گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر
مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
ای دل اc عشرت امروز به فردا فکنی
مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید
از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد
گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت
که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد
مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود
چند گویی که چنین رفت و چنان خواهد شد
حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد
مژده و بشارت دربارۀ آمدن بهار و یادآوری اینکه بدانیم هر گل فرصت کمی برای زندگی دارد. همۀ گلها با هم
شکفته نمیشوند. بلکه به ترتیب شکفته میشوند. خدا نیز نعمتها را با هم به انسان نمیدهد بلکه هر کدام را در
زمان خودش میدهد. ما باید قدر عمر خود را بدانیم و از لحظه لحظۀ آن استفاده کنیم. شاعر در غزل به عزت گل
اشاره میکند و دانستن قدر گل و با ارزش دانستن وقت را نیز توصیه میکند. رفتن به باغ و تماشای گل و بهار نیز
توصیه دیگر شاعر است و در آخر بیان میکند که ای شنونده شعر و ای کسی که از خواندن و شنیدن غزل لذت
میبری، بدان که خداوند حافظ را برای خاطر شما آفریده است، پس برای خداحافظی با او بیایید که رفتنی است.
(تا هستیم قدر همدیگر را بدانیم و از احوال هم باخبر شویم، زیرا عمر خیلی سریع سپری میشود و روزی باید با این دنیا وداع کنیم.)
2- چهار نمونه تخلص از شاعران دیگر انتخاب کنید و بیت کامل آنها را در کلاس بخوانید.
+ سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
- ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا
+ بیش از همه کس افتاد در دام غمت هاتف
امید کز این غم شاد تا روز پسین بادا
- تا نگردد جذبۀ توفیق صائب دستگیر
از گل تعمیر، پای خود کشیدن مشکل است
نوشتن صفحه 57
1- واژگانی را که نشانۀ جمع دارند، مشخص کنید و مفرد هر یک را بنویسید.
کنعان، گلستان، دودمان، احزان، پیروان، کشتیبان، پایان، آزادگان
آزادگان : آزاده
پیروان : پیرو
احزان : حزن
2- در بیت زیر، قافیه ها را مشخّص کنید و سه واژۀ هم قافیه با آنها بنویسید.
همای اوج سعادت به دام ما افتد
اگر تو را گذری بر مقام ما افتد
واژههای هم قافیه:
رام، جام، خام، رهام، پدرام، زمام، نمام، شام، بام، گام، وام، نام، مشام و...
3- بیت زیر، با کدامیک از بیت های درس، ارتباط معنایی دارد؟ دلیل ارتباط آن را بنویسید.
عزیز مصر به رغم برادرانِ غیور
ز قعر چاه، برآمد به اوجِ ماه رسید
دور گردون، گر دو روزی بر ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حال دوران، غم مخور
حال دنیا یکسان نیست. گاهی به انسان نعمت میدهد، گاهی از انسان نعمت را میگیرد. هیچ کار خدا بدون
حکمت و فلسفه نیست. حال و زندگی حضرت یوسف (ع) هم یکسان نبود. یکبار اسیر چاه شد، سپس به مصر
برده شد و گرفتار زندان گشت، دیگر بار از زندان رهایی یافت و عزیز و حاکم مصر شد.
هان مشو نومید! چون واقف نهِ ای از سر غیب
باشد اندر پرده، بازیهای پنهان، غم مخور
کارهای خدا حکمت دارد. کاری که از نظر ما خیانت است و باعث رنج میشود، شاید روزی باعث رحمت و نعمت شود. ما از رازهای هستی با خبر نیستیم و نباید دربارۀ آنها زود قضاوت کنیم.