گام به گام فارسی نهم درس هشتم

‎‎دوشنبه, ۰۶ دی ‎۱۴۰۰

گام به گام فارسی نهم درس هشتم

 همزیستی با مامِ میهن 



 خود ارزیابی صفحه 62 

 

1- چرا میهن را به مادر تشبیه میکنند؟

چون همانند مادر گرامی، بزرگ و عزیز است و همتایی ندارد. زندگی فرزند وابسته به مادر است، زندگی مردم نیز وابسته به میهن است. فرزند بدون مادر پا به هستی نمیگذارد، ملت نیز بدون میهن، وجود خارجی ندارند. میهن و مادر هر دو فرزندان خود را در آغوش میکشند.

 

2- به نظر شما منظور از دو سویه بودن رابطة مادر و فرزند چیست؟

چون هم مادر، فرزند را دوست دارد و به خاطر فرزند از جان و مال خود میگذرد و هم فرزند نسبت به مادر مهر و محبت دارد؛ بنابراین این رابطه دو طرفه است.

 

3- یک جامعة همدل چه ویژگیهایی دارد؟

اعضای آن یک صدا هستند و با همه تفاوت های فکری که دارند، یک دل هستند. اعضای جامعة یکدل با هم، همفکری میکنند و برای پیشرفت جامعه برنامه ریزی میکنند و به سوی پیشرفت قدم بر میدارند.

 

4- چرا باید از وطنمان پاسداری کنیم؟

چون بدون وطن، ملت و مردم هم معنا ندارند و متحد نمیشوند؛ همچنین نا آرامی و هرج و مرج در وطن باعث هرج و مرج و اشوب در زندگی مردم و از بین رفتن عزت و ریختن خون انسانهای بیگناه میشود..


 گفت و گو صفحه 63 

 

1- شعری با محتوای همدلی و اتّحاد، انتخاب کنید و دربارۀ آن، گفت و گو کنید.

 

بیا تا مونس هم یار هم غمخوار هم باشیم

 

انیس جان غم فرسوده و بیمار هم باشیم

 

شب آید شمع هم گردیم و بهر یکدگر سوزیم

 

شود چون روز دست و پای هم در کار هم باشیم

 

دوای هم شفای هم برای هم فدای هم

 

دل هم جان هم جانان هم دلدار هم باشیم

 

به هم یک تن شویم و یک دل و یک رنگ و یک پیشه

 

سری در کار هم آریم و دوش بار هم باشیم

 

جدایی را نباشد زهره ای تا در میان آید

 

به هم آریم سر بر گرد هم بر کار هم باشیم

 

حیات یکدگر باشیم و بهر یکدیگر میریم

 

گهی خندان ز هم گه خسته و افکار هم باشیم

 

به وقت هوشیاری عقل کل گردیم بهر هم

 

چو وقت مستی آید ساغر سرشار هم باشیم

 

برای زنده بودن، برای هم مردن، برای هم خندیدن، برای هم گریستن، برای هم جان دادن، برای هم سوختن،

برای هم فدا شدن، برای هم مرهم گذاشتن، برای هم عقل کل شدن و... باعث سر زندگی و شادابی میشود.

اگر تک تک افراد یک ملت به همین صورتی که در شعر آمده، با هم متحد باشند کسی یارای از بین بردن آن

ملت را ندارد.

 

2- نمونه هایی از هم زیستی و همدلی اقوام ایرانی را در کلاس مطرح کنید.

 

کشور ایران با وجود داشتن قومیت های مختلف از جمله ترک، کرد، لر، گیلک، بلوچ و... که هر کدام زبان و آداب و

رسوم و فرهنگ خاص خود را دارند و همچنین با وجود پیروان ادیان و مذاهب مختلف در کشور و... تاکنون شاهد

هیچ اختلاف قومی، قبیله ای و مذهبی نبوده و نخواهد بود. مردم در اتفاق های ناگوار، با تمام وجودشان به هم

دیگر کمک کرده اند.


 

نوشتن صفحه 63 

 

1- ده واژۀ مهم املایی متن درس را بیابید و بنویسید.

 

جلوه های مهربانی ، شوق انگیز ، نظام اسلامی ، لهجه و گویش و آیین ، آبشخور ، روی و رخساره ، گزند اهرمن خویان ، اقوام یک صدا، دریغ

 

2- در گروه های اسمی مشخّص شده، هسته ، وابسته و نوع آنها را بنویسید.

 

الف) فرزندان در پرتوِ گرم و گوارای مادر، جان میگیرند.

 

پرتو : هسته

 

گرم و گوارای : وابسته پسین

 

مادر : وابسته پسین

 

ب) در همین دوران دفاع مقدّس، ایرانیان همه برای وطن، تن را سپر کرده اند.

 

همین : وابسته پیشین

 

دوران : هسته

 

دفاع : وابسته پسین

 

مقدس : وابسته پسین

 

3- پیام عبارت زیر را بنویسید.

 

« ایران ما به گلستانی می ماند که در دل و دامان خود ، عزیزکانی را می پروراند و شیرۀجان خویش در کامشان می دارد »

 

انسانهای آزاده با تمام وجود در دامان سرزمین عزیزمان رشد میکنند و حس انسان دوستی، وطن دوستی و غیرت را از پدران سرمزینشان به ارث میبرند.

 

4- جمله و بیت های زیر را از نظر رابطة تضاد معنایی واژه ها بررسی کنید و نتیجه را بنویسید.

تا کی آخِر چوب نفشه، سَرِ غفلت در پیش

 

حیف باشد که تو درخوابی و نرگس بیدار

خواب بیدار

 

گر تکبرّ میکنی، با خواجگان سِفله کن

وَر تواضع میکنی با مردم درویش کن

تکبر تواضع

خواجگان درویش

 

به نزد مِهان و به نزد کِهان

به آزار موری، نیرزد جهان

مهان کهان

 

... با آرامش آن آرمیده اند و در آشوبش بی قراری کرده اند.

آرامش آشوب 

آرمیده اند بیقراری کرده اند.


 

 معنی ابیات شعر خوانی صفحه 68 

 

کودکی از جملة آزادگان

رفت بُرون با دو سه همزادگان

 

کودکی اصیل و نهیب با دوستان هم سن و سال خود برای بازی کردن بیرون رفت.

 

پای چو در راه نهاد آن پسر

پویه همی کرد و درآمد به سر

وقتی به راه افتاد با شادی شروع به دویدن کرد و با سر به زمین خورد.

 

پایش از آن پویه درآمد زِ دست

مهِر دل و مُهرۀ پشتش شکست

از شدت بازی و دویدن از پا درآمد و اشتیاقش از بین رفت و مهرۀ کمرش هم آسب دید.

 

شد نفسِ آن دو سه همسال او

تنگ تر از حادثة حال او

حال و روز هم بازی های او به خاطر این اتفاق از حال او هم بدتر شد.

 

آن که ورا دوست ترین بود گفت

در بُن چاهیش بباید نهفت

کودکی که صمیمیترین دوست او بود، گفت: بهتر است او را در ته یک چاه پنهان کنیم.

 

تا نشود راز چو روز آشکار

تا نشویم از پدرش شرمسار

برای اینکه این راز ما پنهان بماند و نزد پدرش شرمسار نشویم.

 

عاقبت اندیش ترین کودکی

دشمن او بود از ایشان یکی

کودک عاقبت اندیش، دانا و آینده نگر که اتفاقاً در بین آنها، دشمن آن پسر زخمی بود.

 

گفت : همانا که در این همرهان

صورت این حال نماند نهان 

گفت که : از آنها که همه مرا دشمن او میدانند، مرا متهم به انهام این کار میکنند و نسبت به من بدگمان میشوند

 

زی پدرش رفت و خبردار کرد

تا پدرش چارۀ آن کار کرد

او به سوی پدرش رفت و او را از ماجرا باخبر کرد و پدر آن کودک برای ان اتفاق راه حلی پیدا کرد.

 

هر که در او جوهر دانایی است

بر همه چیزش توانایی است

هرکس که از هوشیاری و آگاهی بهرهای برده باشد، بر انهام هر کاری توانایی دارد.

 

دشمنِ دانا که غم جان بود

بهتر از آن دوست که نادان بود

دشمن دانایی که روح انسان را دچار غم و اندوه میکند، بسیار بهتر از دوستی است که نادان و جاهل باشد.

نظرات (۰)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی
Arrow دانلود اپلیکیشن