راه نیک بختی
معنی شعر راه نیکبختی
زین گفته سعادتِ تو جویم *** پس یاد بگیر هر چه گویم
هدف من از گفتن این نصیحت، سعادت و خوشبختی تو است. بنابراین هر چه را میگویم گوش کن و بپذیر.
میباش به عمر خود سحر خیز *** وز خواب سحرگهان بپرهیز
در تمام عمر خود سحرخیز باش و از خواب صبحگاهی دوری کن.
با مادر خویش مهربان باش *** آماده ی خدمتش به جان باش
با مادر خودت مهربان و خوشرفتار باش و از دل و جان به او خدمت کن.
با چشم ادب نگر پدر را *** از گفته ی او مپیچ سر را
با پدرت محترمانه رفتار کن و از دستورش سرپیچی نکن ( از پدرت اطاعت کن )
چون این دو شوند از تو خرسند *** خرسند شود از تو خداوند
وقتی که پدر و مادر از تو راضی باشند خداوند هم از تو راضی و خشنود میشود .
چون با ادب و تمیز باشی *** پیش همه کس عزیز باشی
اگر با ادب و تمیز باشی همه با احترام و عزت به تو نگاه می کنند.
میکوش که هر چه گوید استاد *** گیری همه را به چابکی یاد
تلاش کن که هر چه را معلم به تو می گوید و آموزش میدهد همه را با سرعت و زیرکی یاد بگیری
زنهار مگو سخن به جز راست *** هرچند تورا در آن ضررهاست
اگر که همیشه حرف راست بگویی و از دروغ دوری کنی حتی اگر گفتن سخنان راست و ضرر تو باشد .
هر شب که روی به جامۀ خواب *** کن نیک تامل اندر این باب
هر شب، زمانی که به خواب میروی، در این مورد خوب اندیشه کن که ...
کان روز به علم تو چه افزود؟ *** وز کرده خود چه برده ای سود؟
که امروز چه قدر به علم و دانش تو اضافه شد و از کارهایی که انجام دادی چقدر سود بردی
روزی که در آن نکرده ای کار *** آن روز ز عمر خود مشمار
که آن روز چه چیزی بر علمت اضافه شده و از کارهایی که کردی چه سودی برده ای.